« ميغان نامه »
به نام خدا
خداي بزرگ را شاكريم كه در آستانه ماه خون و قيام ، توفيق داد تا چاپ كتاب« ميغان نامه » به اتمام برسد و درايام دهة اول ماه محرم در اختيار دوستداران ميغان قرار گيرد.
همانگونه كه در مقدمة اين كتاب آمده در اين اثر کوشش شده است ميغان در يک قالب کلى و يک مجموعه به هم پيوسته تحت عنوان يک واحد جغرافيايى مورد بررسى قرار گيرد چرا که انسانها و مسايل اجتماعى و اقتصادى آنها را جدا از زمين زير پا و محيط جغرافياييشان که منبعث از آن و پروردهي دامان آنند در نظر گرفتن، کارى عبث و بيهوده ميباشد. لذا:در فصل اول به جغرافياى طبيعى و مواردى از جمله؛ موقعيت روستا، وضعيت زمين شناسى، اقليمشناسى، منابع و مسايل آب ، گياهان و حيوانات پرداخته شده است.
در فصل دوم به جغرافياى تاريخى، ميغان در کتب مختلف، وجه تسميهي و وقف نامه هاي تاريخي مىپردازد.
فصل سوم به حضور چشمگير مردم ميغان در صحنه هاي متعدد انقلاب اسلامي و شهداي والامقام ميغان اشاره دارد.
فصل چهارم به جغرافياى انسانى از جمله ، مسايل مربوط به جمعيت، تعداد آن ، توزيع شغلي ، حركات جمعيت ، وضعيت مساكن و مكانيسم كاركرد يخدان در گذشته، پرداخته است.
فصل پنجم به وضعيت فرهنگي، علما و فرزانگان و به طور كلي دين و مذهب در ميغان اشاره دارد.
فصل ششم به فرهنگ واژه ها و اصطلاحات ميغاني مي پردازد.
فصل هفتم به آداب و رسوم از جمله مراسم با شكوه محرم، باورهاي مذهبي، ماه مبارك رمضان، اعياد قربان ، غدير و نوروز، ازدواج ، ضرب المثل ها و بازي هاي محلي اشاره دارد.
فصل هشتم به جغرافياى اقتصادى، از جمله امور کشاورزى ، باغداري، دامدارى ، مرغدارى ، صنايع دستي و جاذبه هاي گردشگري پرداخته است.
در انتهاي كتاب مبحثي با عنوان ميغان در آئينهي اسناد و تصاوير آمده كه در آن مشاركت برخي از همكاران در تهيهي اين اثر را مي توان مشاهده كرد.
در پايان پيشاپيش اذعان مىدارد که بضاعت نويسنده جوابگوى بزرگى و عظمت اين ديار و مردم بزرگوار آن از جهات گوناگون نبوده و نيست اما به استناد:
«آب دريا را اگر نتوان کشيد هم به قدر تشنگى بايد چشيد»
وارد اين عرصه شده و انتظار دارد که در اين مسير با همکارى تمامى دوستداران ميغان، در چاپهاى بعدى به اعتلاى اين اثر بيفزاييم.
با تشّکر از آقای علی اصغرنادری.